top of page
Writer's pictureAli Assareh

سه کتاب خودشناسی عالی که زندگی من رو عوض کردن

می‌خواستم سه کتاب خودشناسی عالی که زندگی من رو عوض کردن رو معرفی کنم.


۳ کتاب چون مغز و فکر هم اعضایی از بدن هستن. همون طور که نمیشه رفت باشگاه همون روز اول وزنهٔ ۵۰ کیلویی زد، هر کسی در مرحلهٔ خاص خودش از خودشناسی قرار داره. نمیشه یه کتاب خوند بعد گفت این اثر نکرد. مثل کسی میمونه که یک روز میره gym بعد میگه من که هیچی لاغر نشدم پس gym بی‌درد بخوره!


_________

۱. اولین کتابی که من خوندم که واقعا زندگیم رو متحول کرد این کتاب Disarming the Narcissist بود. خیلی خیلی خیلی خانواده‌ها - من جمله خانواده‌های ایرانی - این ساختار رو دارند. (پدری که میگه "من این بودم و من اون بودم" و مادری که میگه "من همه چیزم فدای تو،" "من هر کاری کردم واسه شما کردم.") عموما ما narcissism رو به اون نوع "پدری" می شناسیم، ولی نوع "مادری" اون رو کمتر بهش فکر می‌کنیم. فرهنگ شهادت طلبی و victim بودن که خیلی برامون آشناست در فرهنگ کلان مون هم.


۲. دومین کتاب Reinventing Your Life هست. مثل اولی برای شروع خیلی کتاب خوبیه. فرقش اینه که اولی خیلی خوبه برای کمک به حل اختلافات جزئی و روزمره، یا کلی، با خانواده؛ ولی این دومی بیشتر روی شناخت خودتون، و چه چیزهایی شما رو اذیت میکنه، متمرکز هست. مثلا یافتن جواب برای افکاری مثل: "من هیچ وقت اون عشقی رو که می خوام نخواهم گرفت؛" "من با بقیه فرق دارم"؛ "یه اتفاق بد حتما میوفته همه چی خراب شه!" "من بی‌ارزش یا کم ارزشم؛" "من همه چی رو خراب می‌کنم!" "من همیشه نادیده گرفته میشم"؛ "من هیچ وقت کامل نخواهم بود؛" و و و...


۳. سومین کتاب که واقعا استثنایی هست ولی سنگین تر و خوندنش وقت و توجه می‌بره کتاب Mindsight هست. این کتاب رو یک دکتر متخصص مغز و اعصاب که بعدا روانپزشک شده نوشته. قسمت اول کتاب کاملا متمرکز هست روی مغز و اعصاب، مثل یک کتاب پزشکی. بعد قسمت دوم ایده های روانپزشکی رو پیاده میکنه به صورت پزشکی روی مغز. که مثلا چرا درست فکر کردن اصلا سیستم مغز رو فیزیکی تغییر می ده.

یک مثال استثنایی: دیدین وقتی آب از بالای کوه میاد پایین راه خودش رو میونه سنگ‌ها و زمین پیدا می کنه؟ همین جور شاخه شاخه می شه میاد پایین؟ بعد آب بیشتر که میاد اون آب هم وارد این شاخه هایی از پیش باز شده می‌شه و از اون ها میاد پایین. بعد این آخر خودش رودی می‌شه، یا جویباری.

مغز هم همینطوره. یک خاطره، فکر، نوع نگاه - این‌ها یک نوع خاص از به هم وصل شدن سینپس‌های مغز هستن. حالا اگر فکری، خاطره ای، حرفی کسی زد، که شبیه اون افکار قبلی ما بودن، یهو اون سینپس‌ها با هم روشن میشن. برای ترمیم افکار - ما باید سینپس‌های جدید، مثل جویباری جدید، درست کنیم, تقویت کنیم تا آب از اون‌ها بیاد پایین. این کار می بره، وقت می بره، و از همه مهمتر، باید intentionally انجامش بدیم. وألله همونه که بوده و هست!!


موفق باشید!




2 views0 comments

Comentários


Post: Blog2_Post
bottom of page